همهچیز درباره یک «سوپر مامان»؛ از فقر تا پادشاهی
تاریخ انتشار: ۲۹ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۸۲۶۴۹۶
خبر ورزشی: اگر قرار باشد این روزها در دنیای فوتبال از یکی، دو مادر تأثیرگذار نام برد بدون تردید میشود نام مادر ادرین ربیو را آورد که توانست یکتنه حق پسرش را از پاریسنژرمن بگیرد و او را راهی یوونتوس کند تا این روزها کنار کریس رونالدو به میدان برود. البته اگر قرار باشد از یک «سوپر مامان» در دنیای فوتبال نام برد باید مستقیماً رفت سراغ یئو موریبا! او مادر پل پوگبا فوقستاره فرانسوی این روزهای منچستریونایتد است که با سختی پل و دو برادر دوقلویش یعنی ماتیاس و فلورنتن را بزرگ کرد؛ آنهم در فقر مطلق.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یئو در گینه متولد شد و از همان دوران نوجوانی شور و اشتیاقش به ورزشهای مختلف را نشان داد؛ البته علاقهای که یئو به فوتبال داشت فراتر از سایر علایقش به دیگر ورزشها بود. با این حال مهاجرتش به فرانسه و سکونت در حاشیه شهر پاریس دیگر فرصت زیادی در اختیارش نمیگذاشت تا به سرگرمیهای زندگی اش هم برسد. در همان محله «رواسی آن بری» بود که یئو سه فرزند پسرش را در یک آپارتمان کوچک رنگ و رو رفته بزرگ کرد. یئو در سال ۱۹۹۶ و زمانیکه پل فقط دو سالش بود از همسرش، آنتوان، که مهندس مخابرات در گینه بود جدا شد. آنتوان با وجود جدایی از یئو ارتباطش با پسرها را حفظ کرد و حتی بازیهای پل پوگبا در یورو ۲۰۱۶ را هم دید ولی یک سال بعد یعنی سال ۲۰۱۷ از دنیا رفت. البته ارتباط پدر با پسرها به این معنی نبود که او قرار بود آنها را بزرگ کند بلکه این یئو بود که خودش به تنهایی سه پسرش را بزرگ کرد؛ سه پسری که آنقدر فداکاری مادر را دیدند که حالا لقب «سوپر مامان» را برایش در نظر گرفتهاند.
مادر در عین حال که به پسرهایش عشق میورزید کمی هم بر آنها سخت میگرفت تا رفتهرفته معنی نظم و دیسیپلین را بیاموزند. خودش در گفتوگویی که با سایت فیفا داشته میگوید: «اصلاً کار سادهای نیست ولی وقتی شما پسر دارید و قرار است خودتان آنها را بزرگ کنید باید خیلی به آنها سخت بگیرید. همزمان هم باید با آنها مهربان باشید و هم اینکه کمی به آنها سخت بگیرید.»
پل زمانی که ۵ سالش شد راهی یک تیم محلی شد تا آنجا بهصورت رسمی کار در دنیای فوتبال را شروع کند؛ با این حال یئو، مادر پل میگوید احتمالاً پسرهایش ژن فوتبال را از خود او به ارث بردهاند. «خودم ورزشهای زیادی را امتحان کردم ولی در نهایت فوتبال را انتخاب کردم. ما تیم خوبی ساخته بودیم و من کاپیتان تیم فوتبال زنان بودم. نمیدانم، شاید همین ژن فوتبالی را بچههایم از من به ارث برده باشند.»
پل با وجود اینکه سه سال از دوقلوها کوچکتر بود ولی با استعدادترین آنها نشان میداد. در سن ۱۶ سالگی دوقلوها یعنی ماتیاس و فلورنتن راهی اسپانیا شدند تا در کمپ سلتاویگو مشغول به بازی شوند. پل آن روزها دو ساعت با آکادمی لوآور در فرانسه فاصله داشت و فوتبالش را در این تیم دنبال میکرد.
مادرشان میگوید: «آخر هفته میرفتم به دیدن پل و آخر آن یکی هفته میرفتم اسپانیا تا دوقلوها را ببینم. میرفتم به آنها کمک کنم، چون میدانستم ترک خانواده برایشان کار خیلی سادهای نیست. البته هربار که قرار بود آنها را ترک کنم و برگردم به آنها یک توصیه میکردم؛ میگفتم یادتان باشد برای رسیدن به هدفتان کشور را ترک کرده اید پس تمام تلاشتان را بکنید تا به چیزی که میخواهید برسید.»
نقل مکان به منچستر
پل برخلاف دو برادر دیگر خیلیزود گام بلندی برداشت و نامی برای خودش در دنیای فوتبال دست و پا کرد. منچستریونایتد زمانیکه او در لوآور بازی میکرد به استعدادش پی برد و سال ۲۰۰۹ به سراغش رفت. اینجا بود که دیگر یئو از خودگذشتگی را به اوج رساند و راهی انگلیس شد. پوگبا تازه ۱۶ سالش شده بود و باید برای رسیدن به کارینگتون و جاییکه سرالکس فرگوسن تیم را تمرین میداد، راهی میشد. یئو آن روزها را بهخاطر دارد. «کارم را ترک کردم تا کنار پل باشم، چون ما عادت داشتیم همگی کنار هم باشیم. میخواستم کنار بچههایم باشم. دیگر، کار تماموقتم شده بود پل.»
زندگی در منچستر البته برای خانواده پوگبا چندان راحت نبود، چون فرگوسن حسابی به پل سخت میگرفت و وقتی تصمیم گرفت از او بازی نگیرد با خشم مادر خانواده روبهرو شد. یئو میگوید: «من و برادرهایش کنار هم جمع شدیم تا در این مورد تصمیم بگیریم. پل نمیخواست قراردادش را با یونایتد تمدید کند. فرگوسن هم او را تنبیه کرده بود و به او بازی نمیداد. اینطور پل تنها افتاده بود. او حتی آنقدر از طرز برخورد و رفتار فرگوسن ناراحت شده بود که در دفتر این مربی گریه کرد.»
بعد از منچستر، پوگبا وسایلش را به مقصد تورین جمع کرد؛ او راهی یوونتوس شد و در عرض ۴ سال توانست ۸ جام بهدست بیاورد؛ ازجمله ۴ عنوان قهرمانی در لیگ ایتالیا. ضمن اینکه او در فهرست برترین بازیکنان برای رسیدن به توپ طلا هم قرار گرفت. بعد از عصر فرگوسن، مالکان آمریکایی یونایتد که از عملکرد این بازیکن شگفتزده شده بودند تصمیم گرفتند با پرداخت ۹۰ میلیون پوند او را دوباره به یونایتد برگردانند؛ البته دوباره این بازگشت داشت تبدیل به یک داستان تلخ میشد، چون اینبار پوگبا رابطه اش با مورینیو تیره شده بود و به سرش زده بود که دوباره یونایتد را ترک کند. مینو رایولا، مدیربرنامههای پوگبا وارد گود شد و از حق موکلش دفاع کرد ولی دست آخر این یئو، مادر پل بود که تصمیم گرفت به این اختلافنظرها پایان دهد. او میگوید: «بچههایم دوستان من هستند. ما به هم همهچیز را میگوییم. همیشه به آنها میگویم هر کاری که بخواهند میتوانند انجام بدهند به شرط اینکه مراقب باشند، چون زندگی خیلی پیچیده است. به آنها میگویم حتی در همین سن و حتی زمانی که از این هم بزرگتر شوند باز من کنارشان خواهم بود تا در این زندگی راهنماییشان کنم.»
البته بهنظر میرسد آنهایی که بیشتر به راهنمایی مادر نیاز دارند فلورنتن و ماتیاس باشند؛ ماتیاس در عرض ۱۰ سال ۹ باشگاه عوض کرده و حالا در دسته چهارم فوتبال اسپانیا بازی میکند. فلورنتن ۲۸ ساله هم راهی لیگ آمریکا شده تا این روزها برای تیم دوم آتلانتا یونایتد بازی کند؛ هرچند که او ۶ فصل حضور در سنتاتین را تجربه کرد. در فوریه ۲۰۱۷، پل و فلورنتن در جریان یک بازی در لیگ اروپا به مصاف هم رفتند ولی با وجود برتری ۴ بر صفر یونایتد، یئو، مادر این دو نفر، پیراهنی به تن کرد که نصفش به رنگ سنتاتین و نصف دیگرش به رنگ منچستریونایتد بود. توصیهای که یئو بیشتر برای پوگبا دارد این است که همیشه به موهایش رسیدگی کند و مدل آنها را عوض کند. «خودم همیشه مدل موهایم را عوض میکنم.»
پوگبا که سال پیش به همراه فرانسه قهرمان دنیا شد برای مادر و فداکاریهایی که برایش انجام داده یک آپارتمان نو و شیک در محله بواسی سنژرژ خریده تا نشان دهد قدردان زحمات مادرش است. یئو میگوید: «فکر میکنم بچههایم به من احترام میگذارند و خوشحال هستند، چون به من میگویند به خاطر تو است که ما تبدیل به آدمهایی شدهایم که امروز هستیم.» حالا که پل این روزها ارزشش نزدیک به ۱۷۰ میلیون پوند برآورد میشود و دستمزد هفتگی اش نزدیک به ۲۹۰ هزار پوند است و رئالمادرید هم مشتری ثابتش، تازه مشخص میشود که فداکاریهای یئو چقدر ارزشمند بوده است.
اخبار داغ ویدئوی چالش بطری هنرپیشه معروف ساختگی از کار درآمد! +فیلم فیلم: توضیح کارگردان «گاندو» درباره سکانس حاشیهساز هواپیما فیلم: چالش باز کردن درب بطری به صداوسیما رسید! فیلم: خودرو گرانقیمت منشا به آتش کشیده شد! فیلم: علی ضیا روی آنتن زنده ادای احمدینژاد را در آورد غارت بار تریلی توسط مردم بی فرهنگ! + فیلممنبع: فردا
کلیدواژه: دنیای فوتبال عکس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۸۲۶۴۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۵ «آخرالزمان» کمتر دیده شدۀ کرهای؛ از مِه زامبیساز تا زامبیها در چوسان!
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، طی نزدیک به یک دهه است که فیلمها و سریالهای کره جنوبی بر سرویسهای استریم تسلط یافتهاند، به خصوص به خاطر رونق فوقالعادهی سریالهایی که موضوعشان فاجعه و بقا است. این سریالها با هیجان و تعلیق درجهیکی که به مخاطبان ارائه میدهند، موفقیت زیادی را در سطح بینالمللی کسب کردهاند.
به گزارش فرادید، موفقیت بیسابقهی «بازی مرکب» باعث شد همۀ سریالهای با موضوعات آخرالزمانی در لیست تماشای بینندگان قرار بگیرند. این سریالها آنقدر پرهیجان و جذاب هستند که تماشاگران نمیتوانند خودشان را در حال فرار از هجوم هیولاها یا آیندهای فاجعهبار بدون آب تصور نکنند. با وجود اینکه کمبودی از فیلمها و سریالهای کرهای با مضمون بقا وجود ندارد، اما تعداد معدودی از آنها آنقدر عالی هستند که مخاطبان را از ابتدا تا انتها میخکوب نگه میدارند. در اینجا پنج مورد از این سریالهابرتر اما کمتر دیده شده را معرفی خواهیم کرد.
۱. روز موعود (D-Day)
روز موعود یک سریال کرهای در ژانر «بقا» است که از جهت نزدیکیاش به واقعیت با بقیۀ سریالهای این ژانر متفاوت است. این سریال به موضوعاتی کاملا جدی میپردازد و معنای واقعی تلاش برای بقا را به تصویر میکشد.
در این درام پزشکی فاجعهآمیز و مهیج، شهر سئول با یک زلزله وحشتناک مواجه میشود که تقریباً شهر را با خاک یکسان میکند. در پی این فاجعه، تنها افرادی که قربانیان میتوانند به آنها تکیه کنند گروهی از پزشکان و امدادگران شجاعی هستند که در یک وضعیت آشفته گرفتار شدهاند.
روز موعود درباره افرادی نیست که برای یک قوطی غذا به جان هم میافتند یا کسی را به دلیل احتمال آلوده بودن محکوم به مرگ میکنند. این سریال یک تصویر واقعی از ترس و عدم اطمینانی است که یک جامعه هنگام وقوع فاجعه تجربه میکند. چنین حوادثی به طور طبیعی غریزه بقا را در انسان بیدار میکنند و این یکی از چیزهایی است که این سریال با روایتی مبتنی بر واقعیت به طور موفقی به تصویر میکشد.
۲. گودال تاریک (Dark Hole)
گودال تاریک یک سریال مهیج و کمترشناختهشده در ژانر بقاست که شباهتهایی به سریال محبوب نتفلیکس، یعنی «خانۀ شیرین» دارد. این سریال داستان گروهی از بازماندگان را روایت میکند که در حال فرار از مه مرموز و تاریکی هستند که باعث تبدیل شدن انسانها به هیولا میشود. زندگی این افراد زمانی دگرگون میشود که دود سیاه ناشی از فرو ریختن چاه فاضلاب یک کارخانهی شیمیایی، آنها را به زامبیهای جهش یافته تبدیل میکند.
این سریال یک داستان کلاسیک بقا است که شما را به سفری هیجانانگیز میبرد و باعث میشود حدس بزنید کدام شخصیتها میتوانند تا پایان دوام بیاورند. گودال تاریک اثری پر زرقوبرق نیست، اما وفادار به مضمون و عناصر ژانر بقا است. این سریال با طرح سؤالاتی دربارهی ارزشهای انسانی و حس فرورفتن در تاریکیای که شاید همیشه در درونمان وجود داشته، شما را به فکر وامیدارد.
۳. دریای خاموش (The Silent Sea)
دریای خاموش یک سریال علمی-تخیلی مهیج و آیندهنگر است که با به تصویر کشیدن دنیایی بدون آب، تماشاگران را میخکوب میکند. تصور کنید در دنیایی زندگی کنید که آب به یک کالای فوقالعاده با ارزش تبدیل شده باشد. این فرضیه میتواند غریزه بقا را در هر کسی بیدار کند.
در حالی که همه شخصیتها در این سریال در تلاش برای زنده ماندن در پی عواقب کمبود آب هستند، داستان عمدتا بر روی گروهی از فضانوردان مأموریت فضایی متمرکز است که وظیفه دارند اطلاعات و نمونههایی را از یک مرکز تحقیقاتی روی ماه بازیابی کنند.
دریای خاموش سفری پرهیجان، نفسگیر و مرموز به دنیای علمی-تخیلی است. تماشاگران تا قسمت آخر نمیتوانند به طور کامل حدس بزنند در این سریال چه اتفاقی در حال رخ دادن است و همین سفر پرخطر از ناشناختهها به سوی شناختهها، یکی از بهترین ویژگیهای این سریال است. شاید این سریال یک مجموعه بقا به سبک سنتی نباشد، اما دربارهی تلاش برای بقای نسل بشر و انجام هر کاری برای جلوگیری از انقراض انسانها است. درخشش این سریال به خاطر بازی خیرهکنندهی گونگ یو است که هر صحنه را با بار احساسی عمیقی اجرا میکند.
۴. پادشاهی (Kingdom)
پادشاهی یکی از بهترین سریالهای کرهای نتفلیکس است که میتوان آن را آغازگر جریان داغ سریالهای مدرن بقا با فضاسازی متفاوت دانست. برخلاف اکثر سریالهای بقا که در مکانهای آشنایی مانند یک مجتمع مسکونی پرجنبوجوش یا یک دبیرستان اتفاق میافتند، «پادشاهی» دارای یک پیشینه تاریخی قوی است که به طرز شگفتانگیزی با یک ماجرای آخرالزمانی دربارۀ زامبیها پیوند میخورد. این سریال که اقتباسی از یک وبتون است، داستان مهیجی در دوران سلسلۀ چوسان را روایت میکند که در آن پادشاه به طور ناگهانی به یک بیماری مرموز و جدید مبتلا میشود. ولیعهد مشتاق برای کشف راز این بیماری، متوجه میشود که قربانیان این بیماری دوباره به صورت هیولاهایی به زندگی برمیگردند؛ همان هیولاهایی که در دوران مدرن «زامبی» نامیده میشوند.
پادشاهی رویکردی فوقالعاده هوشمندانه به مضمون بقا دارد و بدون تکیه زیاد بر کلیشهها داستان خود را پیش میبرد. تماشاگران میتوانند انتظار صحنههای اکشن و خونآلود زیادی را در مکانهای غیرمنتظره داشته باشند. با این حال، کسانی که به دنبال یک داستان زامبی معمولیتر هستند، ممکن است در پادشاهی آنچه را که میخواهند پیدا نکنند، به ویژه به این دلیل که در این سریال، موجودات گوشتخوار عمدتاً در پسزمینهی خط اصلی داستان قرار دارند.
۵. شادی (Happines)
در دنیایی که بقا حرف اول را میزند، کمتر جایی برای شکوفه زدن عشق پیدا میشود. «شادی» یک تریلر مهیج دیگر با محوریت حمله زامبیهاست که سختیهای گرفتار شدن در یک مجتمع مسکونی لوکس را به تصویر میکشد، البته در حالی که دنیای بیرون در حال نابودی است.
یکی از بهترین ویژگیهای «شادی» که آن را از سایر سریالهای مشابه جدا میکند، داستان عاشقانهی صمیمانهای است که به خوبی با فضای وهمآلود رویدادهای آخرالزمانی ترکیب شده است. شخصیتهای اصلی، به ویژه شخصیت زن (با بازی هان هیو جو)، جوانانی قوی و مستقل هستند که جذابیت مضاعفی به روایت این سریال بخشیدهاند.
این سریال با دوز متناسبی از احساسات، هرج و مرج و هیجان همراه است. داستان نه تنها غیرواقعی به نظر نمیرسد، بلکه تعادل فوقالعادهای بین منطق و تخیل برقرار میکند. «شادی» یک درام زامبی غیرمعمول است که درگیریهای ساکنان ساختمان و تأثیر یک وضعیت اضطراری بر ارزشهای اخلاقی انسان را مورد بررسی قرار میدهد.
۲۲۰۵۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1904160